میل کردن

Persian

Etymology

From میل ("inclination") and کردن ("to do").

Verb

میل کردن‎ • (meyl kardan)

  1. (deferential, formal) to eat, to consume

Usage notes

This expression is the deferential version of the verb خوردن (xordan). It is generally used to mark politeness and social distance.

Conjugation
conjugation of میل کردن (meyl kardán) (literary Iranian Persian)
میل کردن
(meyl kardán)		 infinitive
بن واژه
میل کرد
(meyl kard)		 past stem
بن ماضی		 میل کن
(meyl kon)		 present stem
بن مضارع
میل کرده‎
(meyl kardé)		 past participle میل کننده‎
(meyl konandé)		 present participle
indicative
میل کردیم
(meyl kárdim)		 ما میل کردم
(meyl kárdam)		 من past
گذشته ساده		 میل کنیم
(meyl kónim)		 ما میل کنم
(meyl kónam)		 من aorist
حال ساده
میل کردید
(meyl kárdid)		 شما میل کردی
(meyl kárdi)		 تو میل کنید
(meyl kónid)		 شما میل کنی
(meyl kóni)		 تو
میل کردند
(meyl kárdand)		 آنها میل کرد
(meyl kard)		 وی میل کنند
(meyl kónand)		 آنها میل کند
(meyl kónad)		 وی
میل می‌کردیم
(meyl mí-kardim)		 ما میل می‌کردم
(meyl mí-kardam)		 من past (imperfect)
گذشته استمراری		 میل می‌کنیم
(meyl mí-konim)		 ما میل می‌کنم
(meyl mí-konam)		 من present (imperfect)
حال استمراری
میل می‌کردید
(meyl mí-kardid)		 شما میل می‌کردی
(meyl mí-kardi)		 تو میل می‌کنید
(meyl mí-konid)		 شما میل می‌کنی
(meyl mí-koni)		 تو
میل می‌کردند
(meyl mí-kardand)		 آنها میل می‌کرد
(meyl mí-kard)		 وی میل می‌کنند
(meyl mí-konand)		 آنها میل می‌کند
(meyl mí-konad)		 وی
داشتیم میل می‌کردیم
(dấštim meyl mí-kardim)		 ما داشتم میل می‌کردم
(dấštam meyl mí-kardam)		 من past progressive
گذشته مستمر		 داریم میل می‌کنیم
(dấrim meyl mí-konim)		 ما دارم میل می‌کنم
(dấram meyl mí-konam)		 من present progressive
حال مستمر
داشتید میل می‌کردید
(dấštid meyl mí-kardid)		 شما داشتی میل می‌کردی
(dấšti meyl mí-kardi)		 تو دارید میل می‌کنید
(dấrid meyl mí-konid)		 شما داری میل می‌کنی
(dấri meyl mí-koni)		 تو
داشتند میل می‌کردند
(dấštand meyl mí-kardand)		 آنها داشت میل می‌کرد
(dâšt meyl mí-kard)		 وی دارند میل می‌کنند
(dấrand meyl mí-konand)		 آنها دارد میل می‌کند
(dấrad meyl mí-konad)		 وی
میل کرده‌ایم
(meyl kardé-im)		 ما میل کرده‌ام
(meyl kardé-am)		 من present perfect
حال کامل		 میل کرده بودیم
(meyl kardé búdim)		 ما میل کرده بودم
(meyl kardé búdam)		 من pluperfect
گذشته کامل
میل کرده‌اید
(meyl kardé-id)		 شما میل کرده‌ای
(meyl kardé-i)		 تو میل کرده بودید
(meyl kardé búdid)		 شما میل کرده بودی
(meyl kardé búdi)		 تو
میل کرده‌اند
(meyl kardé-and)		 آنها میل کرده است
(meyl kardé ast)		 وی میل کرده بودند
(meyl kardé búdand)		 آنها میل کرده بود
(meyl kardé bud)		 وی
میل خواهیم کرد
(meyl xâhím kard)		 ما میل خواهم کرد
(meyl xâhám kard)		 من future
آینده
میل خواهید کرد
(meyl xâhíd kard)		 شما میل خواهی کرد
(meyl xâhí kard)		 تو
میل خواهند کرد
(meyl xâhánd kard)		 آنها میل خواهد کرد
(meyl xâhád kard)		 وی
subjunctive
میل کرده باشیم
(meyl kardé bấšim)		 ما میل کرده باشم
(meyl kardé bấšam)		 من past
گذشته التزامی		 میل بکنیم
(meyl békonim)		 ما میل بکنم
(meyl békonam)		 من present
حال التزامی
میل کرده باشید
(meyl kardé bấšid)		 شما میل کرده باشی
(meyl kardé bấši)		 تو میل بکنید
(meyl békonid)		 شما میل بکنی
(meyl békoni)		 تو
میل کرده باشند
(meyl kardé bấšand)		 آنها میل کرده باشد
(meyl kardé bấšad)		 وی میل بکنند
(meyl békonand)		 آنها میل بکند
(meyl békonad)		 وی
میل بکنید
(meyl békonid)		 شما میل بکن
(meyl békon)		 تو imperative
دستوری
conjugation of میل کردن (meyl kardán) (colloquial Tehrani)
میل کردن
(meyl kardán)		 infinitive
میل کرد
(meyl kard)		 past stem میل کن
(meyl kon)		 present stem
میل کرده
(meyl kardé)		 past participle میل کننده
(meyl konandé)		 present participle
indicative
میل کردیم
(meyl kárdim)		 ما میل کردم
(meyl kárdam)		 من past میل کنیم
(meyl kónim)		 ما میل کنم
(meyl kónam)		 من aorist
میل کردین
(meyl kárdin)		 شما میل کردی
(meyl kárdi)		 تو میل کنین
(meyl kónin)		 شما میل کنی
(meyl kóni)		 تو
میل کردن
(meyl kárdan)		 اونها میل کرد
(meyl kárd)		 اون میل کنن
(meyl kónan)		 اونها میل کنه
(meyl kóne)		 اون
میل می‌کردیم
(meyl mí-kardim)		 ما میل می‌کردم
(meyl mí-kardam)		 من past (imperfect) میل می‌کنیم
(meyl mí-konim)		 ما میل می‌کنم
(meyl mí-konam)		 من present (imperfect)
میل می‌کردین
(meyl mí-kardin)		 شما میل می‌کردی
(meyl mí-kardi)		 تو میل می‌کنین
(meyl mí-konin)		 شما میل می‌کنی
(meyl mí-koni)		 تو
میل می‌کردن
(meyl mí-kardan)		 اونها میل می‌کرد
(meyl mí-kard)		 اون میل می‌کنن
(meyl mí-konan)		 اونها میل می‌کنه
(meyl mí-kone)		 اون
داشتیم میل می‌کردیم
(dấštim meyl mí-kardim)		 ما داشتم میل می‌کردم
(dấštam meyl mí-kardam)		 من past progressive داریم میل می‌کنیم
(dấrim meyl mí-konim)		 ما دارم میل می‌کنم
(dấram meyl mí-konam)		 من present progressive
داشتین میل می‌کردین
(dấštin meyl mí-kardin)		 شما داشتی میل می‌کردی
(dấšti meyl mí-kardi)		 تو دارین میل می‌کنین
(dấrin meyl mí-konin)		 شما داری میل می‌کنی
(dấri meyl mí-koni)		 تو
داشتن میل می‌کردن
(dấštan meyl mí-kardan)		 اونها داشت میل می‌کرد
(dấšt meyl mí-kard)		 اون دارن میل می‌کنن
(dấran meyl mí-konan)		 اونها داره میل می‌کنه
(dấre meyl mí-kone)		 اون
میل کرده‌ایم
(meyl kardím)		 ما میل کرده‌ام
(meyl kardám)		 من present perfect میل کرده بودیم
(meyl kardé búdim)		 ما میل کرده بودم
(meyl kardé búdam)		 من pluperfect
میل کرده‌این
(meyl kardín)		 شما میل کرده‌ای
(meyl kardí)		 تو میل کرده بودین
(meyl kardé búdin)		 شما میل کرده بودی
(meyl kardé búdi)		 تو
میل کرده‌ان
(meyl kardán)		 اونها میل کرده
(meyl kardé)		 اون میل کرده بودن
(meyl kardé búdan)		 اونها میل کرده بود
(meyl kardé bud)		 اون
subjunctive
میل کرده باشیم
(meyl kardé bấšim)		 ما میل کرده باشم
(meyl kardé bấšam)		 من past میل بکنیم
(meyl bókonim)		 ما میل بکنم
(meyl bókonam)		 من present
میل کرده باشین
(meyl kardé bấšin)		 شما میل کرده باشی
(meyl kardé bấši)		 تو میل بکنین
(meyl bókonin)		 شما میل بکنی
(meyl bókoni)		 تو
میل کرده باشن
(meyl kardé bấšan)		 اونها میل کرده باشه
(meyl kardé bấše)		 اون میل بکنن
(meyl bókonan)		 اونها میل بکنه
(meyl bókone)		 اون
میل بکنین
(meyl bókonin)		 شما میل بکن
(meyl bókon)		 تو imperative
This article is issued from Wiktionary. The text is licensed under Creative Commons - Attribution - Sharealike. Additional terms may apply for the media files.